ألْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَبِسَ آلْعِزَّ وَآلْکِبْرِيَاءَ؛ وَآخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ، وَجَعَلَهُمَا حِمىً وَحَرَماً عَلَى غَيْرِهِ، وَآصْطَفَاهُمَا لِجَلالِهِ. وَجَعَلَ آللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ. ثُمَّ آخْتَبَرَ بِذلِکَ مَلائِکَتَهُ آلْمُقَرَّبِينَ، لِيَمِيزَ آلْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ آلْمُسْتَکْبِرِينَ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَهُوَ آلْعَالِمُ بِمُضْمَرَاتِ آلْقُلُوبِ، وَمَحْجُوبَاتِ آلْغُيُوبِ: (إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِّنْ طِينٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ * فَسَجَدَ آلْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلاَّ إِبْلِيسَ) آعْتَرَضَتْهُ آلْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ، وَتَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ. فَعَدُوُّ آللهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ، وَسَلَفُ آلْمُسْتَکْبِرِينَ، الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ آلْعَصَبِيَّةِ، وَنَازَعَ آللهَ رِدَاءَ آلْجَبْرِيَّةِ، وَآدَّرَعَ لِبَاسَ آلتَّعَزُّزِ، وَخَلَعَ قِنَاعَ آلتَّذَلُّلِ.
ألا تَرَوْنَ کَيْفَ صَغَّرَهُ آللهُ بِتَکَبُّرِهِ، وَوَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ، فَجَعَلَهُ فِي آلدُّنْيَا مَدْحُوراً، وَأَعَدَّ لَهُ فِي آلاْخِرَةِ سَعِيراً؟!
حمد و ستايش مخصوص خداوندى است که لباس عزّت و عظمت را بر خود پوشانده و اين دو را ويژه خويش ـ نه مخلوقش ـ ساخته، و آن را حد و مرز و حرم ميان خود و ديگران قرار داده و براى جلال خويش برگزيده است، و لعن ونفرين را بر بندگانى که با او در اين دو صفت به منازعه و ستيز برمى خيزند قرار داده (و آن ها را از رحمتش دور ساخته) است.
سپس بدين وسيله فرشتگان مقرّب خود را در بوته آزمايش قرار داد تا
متواضعان آن ها را از متکبّران جدا سازد و با اين که از همه آنچه در دل هاست باخبر و از اسرار نهان آگاه است، به آن ها فرمود: «من بشرى از گل مى آفرينم آنگاه که آفرينش او را کامل کردم و از روح خود در او دميدم همگى براى او سجده کنيد، فرشتگان همه بدون استثنا سجده کردند جز ابليس» که تعصّب و نخوت او را فراگرفت و به دليل خلقتش (از آتش) بر آدم افتخار کرد و به سبب اصل وريشه اش دربرابر آدم موضع گيرى تندى کرد، ازاين رو اين دشمن خدا، پيشواى متعصّبان و سرسلسله مستکبران شد که اساس تعصّب را بنا نهاد و با خداوند در رداى جبروتى اش به ستيز برخاست و لباس بزرگى و تکبّر بر تن کرد و پوشش تواضع و فروتنى را از تن درآورد.
آيا نمى بينيد چگونه خداوند او را به سبب تکبّرش کوچک شمرد و براثر خودبرتربينى اش وى را پست و خوار گردانيد و به همين دليل او را در دنيا طرد کرد و در آخرت آتش فروزان دوزخ را برايش آماده ساخت؟