حکمت های نهج البلاغه شامل ۴۸۰ حکمت است که گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیرالمؤمنین علیه السلام ، پندها و نیز پاسخ پرسش‌ها و گفتارهای کوتاه وی آمده است.

فهرست حکمت‌های نهج البلاغه

      حکمت 270 - ستودن پشتکار داشتن

      روايت شده است که در ايام خلافت عمر بن الخطاب، در حضور او از زيورهاى کعبه و کثرت آن سخن به ميان آمد. گروهى (به عمر) گفتند: اگر آن ها را مى گرفتى (و مى فروختى) و با آن، لشکرهاى مسلمين را مجهز مى ساختى، اجر آن بيشتر بود. کعبه چه احتياجى به اين زيورها دارد؟ به دنبال آن، عمر تصميم به اين کار گرفت و از اميرمؤمنان (عليه السلام) دراين باره سؤال کرد. امام (عليه السلام) در پاسخ او فرمود: اين قرآن بر پيامبر (صلي الله عليه و آله) نازل شد در حالى که چهار نوع مال وجود داشت: اموال مسلمانان،که آن ها را (طبق دستور قرآن) به عنوان ارث مطابق سهام خاص در ميان ورثه تقسيم فرمود، و «فىء» (غنائمى که از طريق جنگ يا غير جنگ به دست آمده بود) که آن را بين مستحقانش تقسيم کرد، و خمس، که آن را در موارد خود قرار داد، و صدقات (زکوات)، که آن را در آن جا که لازم بود مقرر داشت (و در ميان مستحقانش تقسيم فرمود). و در آن زمان زيورهاى کعبه وجود داشت و خدا آن را به همان حال باقى گذاشت (و حکم خاصى براى تقسيم آن بيان نکرد) و اين امر نه از روى فراموشى بود و نه به دليل مخفى بودن مکان آن، بنابراين تو نيز آن را به همان حال که خدا و پيامبرش قرار داده اند باقى بگذار (و از تصرف در آن صرف نظر کن). عمر (هنگامى که گفتار امام (عليه السلام) را شنيد) عرض کرد: اگر تو نبودى رسوا مى شديم. و زيورهاى کعبه را به حال خود واگذاشت. {1}

      حکمت 273 - پيروي از عقل

      امام (عليه السلام) فرمود: يقين بدانيد که خدا براى بنده اش ـ اگرچه بسيار چاره جو و سخت کوش و در طرح نقشه ها قوى باشد ـ بيش از آنچه در کتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است و (به عکس) ـ هر چند بنده اش ناتوان و کم تدبير باشد ـ ميان او و آنچه برايش در کتاب الهى مقرر گشته مانع نگرديده است و کسى که از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل کند از همه مردم، آسوده خاطرتر و پرمنفعت تر است و آن کس که آن را ترک کند و در آن شک و ترديد داشته باشد، از همه مردم، گرفتارتر و زيان کارتر است و چه بسيارند افرادى که مشمول نعمت (الهى) هستند؛ اما اين نعمت مقدمه بلاى هلاکت ايشان محسوب مى شود و چه بسيارند افرادى که در بلا و سختى قرار دارند اما اين بلا وسيله اى براى آزمايش و تکامل آن هاست. بنابراين اى کسى که مى خواهى از اين گفتار بهره گيرى! بر شکرت بيفزا و از شتاب (براى به دست آوردن دنيا) بکاه و هنگامى که به آخرين حد روزى خود مى رسى قانع باش. {1}

      حکمت 289 - پند نپذيرفتن

      امام (عليه السلام) فرمود: در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم (که وصفش چنين بود): آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مى داد کوچکى دنيا در نظر او بود. او از تحت حکومت شکم خارج بود، از اين رو آنچه نمى يافت اشتهايش را نداشت (و به دنبال آن نمى رفت) و آنچه را که مى يافت زياد مصرف نمى کرد. بيشتر اوقات زندگانى اش ساکت بود و (در عين حال) اگر سخنى مى گفت بر گويندگان چيره مى شد و عطش سؤال کنندگان را فرو مى نشاند. (به دليل نهايت تواضع، بر حسب ظاهر) انسان ضعيفى بود و مردم نيز او را ضعيف مى شمردند؛ ولى هرگاه کار مهم و جدى به ميان مى آمد همچون شير بيشه مى خروشيد و مانند مار بيابانى به حرکت درمى آمد. پيش از حضور در مجلس داورى، دليلى اقامه نمى کرد. هيچ کس را براى کارى که انجام داده، در آن جا که امکان داشت عذرى داشته باشد ملامت نمى کرد تا عذر او را بشنود. او هرگز از درد خود جز هنگام بهبودى شکايت نمى کرد. همواره سخنى مى گفت که خود انجام مى داد وچيزى را که انجام نمى داد نمى گفت. اگر در سخن گفتن مغلوب مى شد هرگز در سکوت، کسى بر او غلبه نمى يافت. او به شنيدن حريص تر بود تا گفتن. او چنان بود که هرگاه دو کار برايش پيش مى آمد انديشه مى کرد که کدام به هوا و هوس نزديک تر است، با آن مخالفت مى ورزيد (و آن را که خلاف هواى نفس بود مقدم مى شمرد، اگر مى خواهيد راه سعادت و نجات را پيدا کنيد) بر شما باد که اين صفات را تحصيل کنيد، پيوسته با آن باشيد و از يکديگر در داشتن آن ها سبقت بگيريد و اگر نمى توانيد همه آن ها را انجام دهيد (به مقدار توان انجام دهيد و) بدانيد که انجام دادن مقدار کم بهتر از ترک بسيار است. {1}