خطبه‌های امیر‌ المؤمنین شامل ۲۴۱ خطبه می‌شود. خطبه‌ها عموماً حاوی موضوعاتی چون خداشناسی، شناخت جهان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امت‌ها و حکومت‌های نیکوکار و ستمکار است اما مقصود اصلی امام در بیان این موضوعات تبیین و تشریح علوم طبیعی و جانورشناسی یا فهماندن نکته‌های فلسفی یا تاریخی نبوده است، بلکه مراد اصلی او تبیین خداشناسی و مسائل مهم اسلامی در پرتو بیان این موضوعات بوده است. خطبه‌های شقشقیه، غراء و متقین، مهم‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه معرفی شده‌اند.

فهرست خطبه‌های نهج البلاغه

      خطبه 148 - درباره اهل بصره

      از سخنان امام (عليه السلام) است که درمورد اهل بصره و طلحه و زبير ايراد فرموده است هر يک از آن دو نفر (طلحه و زبير)، اميدوار است که حکومت به دست او بيفتد و آن را به سوى خود مى کشد، نه به سوى رفيقش، آن ها نه به وسيله رشته الهى به او تقرب جسته اند و نه به وسيله اى به او نزديک شده اند، بلکه هر يک، بار کينه رفيقش را بر دوش مى کشد، و به زودى پرده از روى آن برداشته خواهد شد! به خدا سوگند! اگر اين دو به آنچه مى خواهند، برسند (و حکومت را در دست گيرند)، اين يکى جان ديگرى را مى گيرد، و آن ديگرى مى خواهد اين را از ميان بردارد. (هم اکنون) گروه طغيانگر و فتنه انگيز به پا خاسته اند، کجا هستند پاداش طلبان از خدا (و مجاهدان مخلص) که در برابر آن ها بايستند و آتش فتنه را خاموش کنند در حالى که سنت ها براى آن ها بيان شده، و از پيش به آن ها خبر داده اند؟ (به يقين) براى هر ضلالتى، علتى است و براى هر پيمان شکنى، دستاويز و بهانه اى (هرگز فريب اين بهانه ها را نخوريد). به خدا سوگند! من همچون کسى نخواهم بود که صداى بر سر و سينه کوبيدن سوگواران و نداى خبرگزار مرگ را بشنود، و نزد گريه کنندگان حضور يابد، اما عبرت نگيرد (هرگز در برابر تحرکات دشمن غافلگير نخواهم شد).

      خطبه 168 - پس از بيعت با حضرت

      از سخنان امام (عليه السلام) است پس از بيعت با آن حضرت گروهى از يارانش پيشنهاد کردند: بهتر بود کسانى را که بر عثمان شوريدند کيفر مى کرديد. امام (عليه السلام) در پاسخ آن ها اين خطبه را ايراد فرمود برادران من! من از آنچه شما مى دانيد بى اطّلاع نيستم؛ ولى چگونه مى توانم (در شرايط فعلى) قدرت بر اين کار (مجازات قاتلان عثمان) را به دست آورم؟ حال آن که آن ها همچنان بر قدرت و شوکت خويش باقى و بر ما مسلّط اند و ما بر آن ها سلطه اى نداريم و اين ها جمعيّتى هستند که بردگان شما نيز با جوش و خروش به آنان پيوسته اند و اعراب باديه نشين نيز به آن ها ملحق شده اند (اضافه بر اين، آن ها يک دشمن خارجى نيستند؛ بلکه) در ميان شما قرار دارند و هرگونه بلايى را که بخواهند مى توانند بر سر شما بياورند. آيا با اين حال شما قدرتى بر اجراى خواسته هاى خود داريد؟! اين کار (قيام شورشيان در برابر عثمان) کار دوران جاهليّت بود و اين گروه پشتيبان هايى دارند و اگر حرکتى (براى مجازات قاتلان) صورت گيرد، مردم به چند گروه تقسيم مى شوند: گروهى همان را مى خواهند که شما مى خواهيد و گروهى رأي شان برخلاف رأى شماست و گروه سومى نه با شما هستند نه با آن ها (و به اين ترتيب شکاف عميقى در جامعه اسلامى به وجود مى آيد) بنابراين صبر کنيد تا مردم آرام گيرند و دل ها از تب وتاب بيفتد و حقوق به آسانى گرفته شود، مرا آسوده بگذاريد و به من فشار نياوريد و ببينيد چه دستورى از سوى من براى شما مى آيد. کارى نکنيد که قدرت ما را تضعيف کند و شوکت ما را فرو ريزد و سستى و ذلّت به بار آورد. من (در برابر اين گروه) تا آن جا که ممکن است خويشتن دارى مى کنم امّا اگر راه ديگرى نيابم، آخرين درمان، داغ کردن و سوزاندن (محلّ زخم) است!