خطبه‌های امیر‌ المؤمنین شامل ۲۴۱ خطبه می‌شود. خطبه‌ها عموماً حاوی موضوعاتی چون خداشناسی، شناخت جهان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امت‌ها و حکومت‌های نیکوکار و ستمکار است اما مقصود اصلی امام در بیان این موضوعات تبیین و تشریح علوم طبیعی و جانورشناسی یا فهماندن نکته‌های فلسفی یا تاریخی نبوده است، بلکه مراد اصلی او تبیین خداشناسی و مسائل مهم اسلامی در پرتو بیان این موضوعات بوده است. خطبه‌های شقشقیه، غراء و متقین، مهم‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه معرفی شده‌اند.

فهرست خطبه‌های نهج البلاغه

      خطبه 217 - گله از قريش

      از سخنان امام (عليه السلام) است که در آن از قريش شکايت مى کند خداوندا! من از قريش و کسانى که آن ها را يارى کردند (تا خلافت را از مسير اصلى منحرف سازند) به تو شکايت مى آورم، آن ها پيوند خويشاونديَم را قطع کردند و پيمانه حقم را واژگون ساختند و همگى براى مبارزه با من درمورد حقى که از همه به آن سزاوارتر بودم، همدست شدند و گفتند: اى على! بدان که پاره اى از حقوق را بايد بگيرى و از پاره اى ديگر بايد محروم شوى (و حق خلافت از نوع دوم است) اکنون يا با غم و اندوه بساز يا با تأسف بمير!! من نگاه کردم (وجوانب کار را بررسى نمودم) ديدم نه پشتيبانى دارم نه مدافعى و نه ياورى جز اهل بيتم که راضى نبودم جانشان را به خطر بيفکنم، لذا چشمان پر از خاشاک خود را بر هم نهادم و همچون کسى که استخوان در گلويش گير کرده باشد آب دهان فرو بردم و با خويشتن دارى و فرو بردن خشم دربرابر چيزى که از حنظل تلخ تر و از تيزى تيغ و خنجر بر قلب دردناک تر بود شکيبايى کردم! سيّد رضى؛ پس از پايان اين خطبه مى گويد: بخشى از اين گفتار در اثناى خطبه(هاى) پيشين گذشت؛ ولى من آن را بار ديگر در اين جا آوردم، زيرا اين دو روايت با هم (از جهاتى) متفاوت بودند.

      خطبه 235 - هنگام غسل دادن و کفن کردن رسول خدا

      از سخنان امام (عليه السلام) است اين سخن را هنگامى ايراد فرمود که مشغول غسل رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و آماده کردن او براى دفن بود پدر و مادرم فدايت باد اى رسول خدا! با مرگ تو چيزى قطع شد که با مرگ ديگرى قطع نگشت و آن نبوّت و پيام آوردن (ازسوى خدا) و اخبار آسمان بود. ولى مصيبت تو اين اثر را داشت که تسلى دهنده دربرابر مصائب غير توست (و با توجّه به اين، مصائب ديگر در نظرم کوچک و کم اهميّت است، اضافه بر اين) مصيبت تو آن قدر گسترده است که عموم مردم در آن عزادارند. اگر تو ما را به صبر و شکيبايى امر نفرموده بودى و از جزع و بى تابى نهى نمى کردى، آن قدر براى تو گريه مى کرديم که اشک هايمان تمام شود و اين درد جانکاه هميشه برايمان باقى بود و حزن و اندوهمان دائمى، و همه اين ها در مصيبت تو کم بود؛ امّا چه مى توان کرد، چون مرگ چيزى است که نمى توان آن را بازگرداند و قدرت بر دفع آن نيست. پدر و مادرم فدايت باد! ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن و هميشه به خاطر داشته باش.