خطبه‌های امیر‌ المؤمنین شامل ۲۴۱ خطبه می‌شود. خطبه‌ها عموماً حاوی موضوعاتی چون خداشناسی، شناخت جهان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امت‌ها و حکومت‌های نیکوکار و ستمکار است اما مقصود اصلی امام در بیان این موضوعات تبیین و تشریح علوم طبیعی و جانورشناسی یا فهماندن نکته‌های فلسفی یا تاریخی نبوده است، بلکه مراد اصلی او تبیین خداشناسی و مسائل مهم اسلامی در پرتو بیان این موضوعات بوده است. خطبه‌های شقشقیه، غراء و متقین، مهم‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه معرفی شده‌اند.

فهرست خطبه‌های نهج البلاغه

      خطبه 202 - آه و ناله هنگام به خاک سپردن فاطمه زهراء

      از سخنان امام (عليه السلام) است که به هنگام دفن سيده زنان جهان، فاطمه (عليها السلام) خطاب به رسول الله (صلي الله عليه و آله) در کنار قبر پيامبر (صلي الله عليه و آله) بيان کرد و سلام و درود بر تو اى رسول خدا ازسوى خودم و ازسوى دخترت (زهرا) که هم اکنون در جوار تو فرود آمده و به سرعت به تو ملحق شده است. اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاکت پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از روبرو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناک تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است. (فراموش نمى کنم) من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت، روح تو در ميان گلو و سينه من روان شد «فـَ (إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ){1}؛ ما از خداييم و به سوى او بازمى گرديم» (اى رسول خدا) امانتى که به من سپرده بودى هم اکنون بازپس داده شد و گروگانى که نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شب هايم همراه بيدارى وبى قرارى؛ تا آن زمان که خداوند منزلگاهى را که تو در آن اقامت گزيده اى برايم برگزيند (و به تو ملحق شوم). (اى رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو در ستم کردن به وى دست به دست هم داده بودند. سرگذشت دردناک او را بى پرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناک در زمانى رخ داد که هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود. درود خدا بر شما هر دو باد، درود و سلام وداع کننده؛ نه سلام (و وداع) ناخشنود خسته دل، اگر از کنار قبرت بازگردم به سبب ملالت نيست و اگر اقامت گزينم (و گريه و زارى سردهم) هرگز به دليل سوءظن به وعده نيک خداوند درمورد صابران و شکيبايان نمى باشد.

      خطبه 213 - آفريدگار بي همتا

      از خطبه هاى امام (عليه السلام) است که در آن از مجد و عظمت خداوند سخن گفته است (و نيز به بخشى از ويژگى هاى پيامبر (صلي الله عليه و آله) اشاره فرموده است) حمد و ستايش مخصوص خداوندى است که از شباهت به مخلوقات، برتر، و از وصف واصفان، والاتر است. به وسيله تدبير شگفت آورش بر همه ناظران آشکار است و به دليل جلال و بزرگى عزّتش کنه ذاتش بر همه انديشمندان پنهان است. خداوندى که عالم است بى آن که معلوماتش اکتسابى باشد يا فزونى گيرد و يا آن را از کسى فراگرفته باشد. خداوندى که همه امور را اندازه گيرى کرده، بى آن که نياز به تفکّر و يا رجوع به ضمير و وجدان داشته باشد. خدايى که تاريکى ها پوششى بر او نمى افکند و از نور و روشنايى بهره نمى گيرد. شب او را نمى پوشاند و روشنايى روز بر او نمى گذرد. نه درک او از اشيا، با حسّ بينايى (و چشم ظاهرى) است و نه علم و دانش وى از طريق خبرگيرى. در بخش ديگرى از اين خطبه سخن از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به ميان آمده، مى فرمايد: خداوند او را با نور و روشنايى فرستاد و برگزيد و بر همه مقدّم داشت، جدايى ها و پراکندگى ها را به وسيله او پيوند داد (و اتحاد و الفت ايجاد کرد) و با او بر زورمندان چيره شد. مشکلات را به وسيله او آسان و ناهموارى ها را به دست او هموار ساخت تا آن جا که ضلالت و گمراهى را از راست و چپ (و از هر سو) به عقب راند.